معرفی وبلاگ
*****زندگي بافتن يك قاليست/ نه همان نقش و نگاري كه خودت مي خواهي/ نقشه را اوست كه تعيين كرده/ تو در اين بين فقط مي بافي/ نقشه را خوب نگاه كن نكند اخر كار/ قالي زندگيت را نخرد!!!!!!!***** ****با ارزوي اوقاتي خوش در نفس****
دسته
ايران زيبا
اختصاصي هاي من
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 438713
تعداد نوشته ها : 324
تعداد نظرات : 370
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
فرشته نگهبان!!!
 
مردی داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:- اگر یک
قدم دیگه جلو بروی کشته می شوی .مرد ایستاد و در همان لجظه آجری از بالا
افتاد جلوی پایش.مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرش را  نگاه کرد اما
کسی را ندید . بهر حال نجات پیدا کرده بود به راهش ادامه داد .به محض اینکه می
خواست از خیابان رد بشود باز همان صدا گفت:
 
- بایست:مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعتی عجیب از کنارش رد شد .
بازهم نجات پیدا کرده بود .مرد پرسید تو کی هستی  و صدا جواب داد : من فرشته نگهبان تو هستم . مرد فکری کرد و
گفت:- اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم کدام گوری بودی ؟

1388/11/13 23:16
X