*****زندگي بافتن يك قاليست/ نه همان نقش و نگاري كه خودت مي خواهي/ نقشه را اوست كه تعيين كرده/ تو در اين بين فقط مي بافي/ نقشه را خوب نگاه كن نكند اخر كار/ قالي زندگيت را نخرد!!!!!!!*****
****با ارزوي اوقاتي خوش در نفس****
تشرف علی بن مهزیار(قسمت سوم)عرض کردم اقا جان چرا شما از ما دور و امدنتان به طول انجامید؟فرمود:پسر مهزیار پدرم ابومحمد(ع)از من پیمان گرفت که مجاور قومی نباشم که خداوند بر انها غضب نموده و در دنیا ذو اخرت مورد نفرت و مستحق عذاب دردناک هستند و امر فرموده که جز در کوههای سخت و بیابانهای هموار نمانم به خدا قسم مولای شما امام حسن عسکری(ع) خود تقیه پیش گرفت و مرا نیز امر به تقیه فرمود و اکنون من در تقیه به سر می برم.تا روزی که خداوند به من اجازه دهد ویام کنم عرض کردم اقا چه وقت قیام می کنید؟فرمود زمانی که راه حج را بر شما بستند و خورشید و ماه در یک جا جمع شود و نجوم و ستارگان در اطراف ان به گردش در ایند.عرض کردم یابن رسول الله کی خواهد بود؟در سال چه و چه دابه الارض در بین صفا و مروه قیام کند در حالی که عصای موسی و انگشتر سلیمان با او باشد ومردم را به سوی محشر سوق دهد.علی بن مهزیار گوید چند روز در خدمت حضرت بودم و سپس رخصت گرفتم و به طرف منزلم برگشتم به خدا قسم از مکه به کوفه امدم در حالیکه غلامی خدمتکار همراه داشتم(قبر علی بن مهزیار در اهواز زیارتگاه عموم است)